Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، ۱۰ دقیقه‌ای زودتر از زمان شروع دادگاه به ساختمان دادگاه انقلاب رسیدم. به سربازهای ورودی ساختمان گفتم هماهنگ شده اما شخصی را که نام بردم نمی شناختند.

خانم قوامی هم خودش را رساند، موضوع را گفتم، با مسئول دفتر که برای حضور در دادگاه هماهنگ کرده بود تماس گرفتم، او هم شماره یکی دیگر از دوستان را داد، خواستم تماس بگیرم که خودش تماس گرفت و گفت: چی شده؟ داشتیم حرف می‌زدیم که اسمم را صدا زدند، آقایی با ظاهری آراسته گفت: بفرمایید داخل، گفتم که دو نفر هستیم، گوشی همراه و ریکوردرم را تحویل دادم(گرفتند) و وارد ساختمان شدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی ما را همراهی کرد تا اتاق نسبتا بزرگی که دادگاه در آنجا برگزار می‌شد. سلام دادیم و ردیف آخر نشستیم، هنوز دادگاه شروع نشده بود، دو دوربین فیلم‌برداری روی سه پایه مستقر بود، لنز یکی از دوربین ها روی رئیس دادگاه، دو مستشار و نماینده دادستان بود؛ دوربین دوم هم روی جایگاه متهمین و وکلای آنها.

مادر شهید ندیمی به همراه دخترش و پسر شهید پورعیسی وارد اتاق شدند، خواهر شهید ندیمی قاب عکس برادرش را به همراه داشت. ساعت از ۹:۱۵ گذشت و همچنان یکی از وکیل ها نیامده بود و خبری هم از متهمین نبود.

انتظار کلافه ام کرده بود، سه نفر به عنوان شاهد و یک نفر به عنوان مطلع وارد شدند. پشت سر آنها، یکی از کارمندان دادگاه داخل اتاق آمد و چند پرونده به رئیس دادگاه داد. از بین حرف‌های رئیس دادگاه شنیدم که گفت: عفو می‌خوره

 

چند دقیقه بعد دو نفر دیگر آمدند که یکی‌شان پدر و دیگری عموی یک بازداشتیِ آزاد شده بود.

رئیس دادگاه گفت: مگه آزاد نشده؟

-آزاد شده، ما اومدیم سند رو آزاد کنیم.

حرف هایی بینشان رد و بدل شد و در آخر رئیس دادگاه گفت: حواستون بهش باشه و ... .

با مرور جملات در ذهنم، متوجه شدم پرونده‌ها مربوط به حوادث اخیر است.

رئیس دادگاه گفت: بدون حضور مستشار و وکیل ها، جلسه رسمیت ندارد، منتظر بودیم اعضا بیایند تا دادگاه شروع بشود. مستشار دوم هم آمد و رئیس دادگاه هر دو مستشار را معرفی کرد، یکی‌شان قاضی رسیدگی به پرونده حمله به مراسم رژه اهواز توسط گروه الاهوازیه (الاحوازیه) بود.

رئیس دادگاه رو کرد به خانواده شهدا و اشاره کرد به وکلا و گفت: اینکه وکالت متهمین پرونده را قبول کردند به معنی حمایت از حمله تروریستی نیست، هر متهمی طبق قانون باید وکیل داشته باشه...

از زندان تا داعش..

صدای زنجیرها به گوش می رسید و خبر از پایان انتظار دو ساعته را می داد، به در چشم دوختم، با دیدن متهمینی که دستبند و پابند داشتند، قلبم تند تند می زد. چهار متهم سرشان را پایین انداخته و پشت سر هم وارد اتاق شدند.

از مکالمه آرام رئیس دادگاه و شخصی که نمی‌شناختم، متوجه شدم نفر پنجمی هم وجود دارد که او را نیاوردند اما رئیس دادگاه تاکید کرد که متهم پنجم هم از زندان منتقل شود به دادگاه.

دو متهم ردیف اول در گوش هم چیزی گفتند و تمام مدت سرشان پایین بود ولی نفر سوم و چهارم به روبرو خیره شده بودند.

بعد از صحبت یکی از مجروحان حادثه و بیان دیده ها توسط سه نفر از شاهدین، نماینده دادستان در جایگاه ایستاد. از حادثه تروریستی شاهچراغ گفت که توسط داعشی های اهل افغانستان طراحی شده بود.

این افراد، زندانی های زندان بَگرام در افغانستان بودند که آنجا با هم آشنا شده و اخیرا از زندان آزاد شدند.

هرکدام از متهمین وظایف خاصی داشتند از جمله: تحویل گرفتن عناصر از ترکیه، آذربایجان و ازبکستان، خرید سیم کارت برای عوامل ترور، تهیه منزل برای اختفای ضارب، تهیه سلاح برای ضارب، تامین مالی عوامل ترور، شناسایی محیط حرم شاهچراغ، آموزش زبان فارسی به ضارب و تهیه اسناد هویتی جعلی برای عوامل ترور.

طبق تصاویر و مدارک موجود و اظهارات متهمین، ۵ نفر دستگیر شده بودند که در دادگاه حضور داشتند و نماینده دادستان اسامی آنها را خواند:

۱.محمد رامز ر:  عضو داعش، مجرد، ۲۴ ساله، شغل: آزاد، اقامت در تهران، در ۹ آبان ۱۴۰۱ دستگیر شده و با قرار بازداشت موقت، متهم است.

۲.محمد ر: عضو داعش، مجرد، ۲۰ ساله، اقامت در تهران، شغل: آزاد، در ۱۱ آبان ۱۴۰۱ دستگیر شده و به جرم تبانی با قرار بازداشت موقت، متهم است.

۳.سید نعیم ه ق: عضو داعش، مجرد، ۲۷ ساله، اقامت در کرج، شغل: آزاد، در ۱۰ آبان ۱۴۰۱ دستگیر شده و با قرار بازداشت موقت، متهم است.

۴.مصطفی ج ا:  مجرد، ۲۳ ساله، اقامت در تهران، شغل: آزاد، در ۲۰ آبان ۱۴۰۱ دستگیر شده و با قرار بازداشت موقت، متهم است.

۵.حمدالله ک: متاهل، ۲۹ ساله، اقامت در سروستان فارس، شغل: آزاد، در ۹ آبان ۱۴۰۱ دستگیر شده و با قرار بازداشت موقت، متهم است.

نگاهم به دستبند و پابند متهمین روی صندلی کناری بود که با صدای قاضی سرم را بالا آوردم، متهم ردیف اول به جایگاه رفت.

«محمد رامز ... هستم، فرزند محمد، ساکن تهران»

قسمت عقب نشسته بودم و تسلط کامل به حرکات متهم داشتم. دستانش را در هم گره کرده و سر انگشتانش را محکم فشار می داد.

رئیس دادگاه: اتهامات خود را قبول داری مبنی بر همکاری مستمر؟

محمد رامز کمی سرش را بالا گرفت و گفت: عضویت در داعش را قبول دارم اما قصد انجام این عملیات را نداشتم.

آرام و شمرده صحبت می کرد و صدایش هنوز بم مردانه را نداشت.

نگاهم به متهم بود و باورش برایم سخت که جوانی به این سن و سال متهم ردیف اول یک حادثه تروریستی باشد

قاضی از محمد رامز خواست تا نحوه عضویت خود در داعش را شرح دهد.

محمد کمی پاهایش را جا به جا کرد و گفت: «در سال ۸۷ من به همراه خانواده ام به ایران آمدیم و در تهران مستقر شدیم، بزرگتر که شدم به افغانستان برگشتم.

زمانی که طالب (عضو طالبان) بودم با مسائل نظامی آشنا شدم که دستگیر و راهی زندان بگرام شدم.

در زندان با افراد داعش ارتباط گرفتم، هرچند تشویق های دایی اَم در تغییر گرایشم از طالبان به داعشی شدن من، بی تاثیر نبود چون او هم عضو داعش بود، اخیرا نیز از زندان بگرام آزاد شدم.

متهم ادامه داد: بعد از آزاد شدن در ولایت جَوزجان افغانستان با عبدالله سعید معروف به عبدالحسین ملاقات کردم، او را با نام ابراهیم بَدَخشی هم می شناختم، آشنایی ما از داعش بود.

اوایل سال ۱۴۰۱ برای اولین بار با عبدالله سعید ملاقات کردم، حدود خرداد ماه بود که عبدالله سعید از من خواست بروم به ایران.

علتش را پرسیدم. گفت: برو، بعد میگم بهت. قبل از آمدن به ایران در افغانستان با عبدالحکیم توحیدی بیعت کردم.

لحظه بیعت نمی‌دانستم چه می‌گویم

لحظه بیعت، جملات را به عربی می خواند و من نمی دانستم چه می گوید، حتی نمی‌دانستم از من به عنوان داعشی چه کاری می خواهند که انجام بدهم!

با هویت خودم اما به صورت قاچاقی وارد ایران شدم، به زرند کرمان رفتم و در شرکت انشعاب و فاضلاب، مشغول کار شدم.

هزینه زندگی ام را با کار در شرکت تامین می‌کردم و در آن مدت، عبدالله سعید من را پشتیبانی مالی نمی کرد، زمانی که زرند بودم، ارتباط کمی با عبدالله سعید داشتم و راه ارتباطی ما تلگرام بود. دو سه ماه گذشت و من همچنان زرند بودم، ۲۲ مهر ۱۴۰۱ عبدالله سعید پیام داد که برو زاهدان.

پرسیدم: چرا؟ و در جواب شنیدم که: سوال نپرس، برو. امر، امرِ اُمَراء است.

قاضی نگاهی به متهم انداخت و پرسید: امراء چه کسی هست؟
_امیر داعش، ابوشهاب المهاجر و به صحبتش ادامه داد.

از اختلاف قومیتی در زاهدان خبر نداشتم و عبدالله هم شرایط آنجا را برایم شرح نداده بود، ۲۳ مهر عبدالله پیام داد که اَمر امراء گفتند زاهدان نشد، برو شیراز!

 

 

پی‌نوشت: 
- جَوْزجان یکی از ۳۴ ولایت‌ واقع در شمال افغانستان و با کشور ترکمنستان هم‌مرز است، مرکز این ولایت، شهر شبرغان است که حدود ۶۰۲٬۰۸۲ نفر جمعیت دارد، جوزجان در گذشته‌ها به ناحیه‌ای وسیع گفته می‌شد که شامل ولایت‌های جوزجان، سرپل و فاریاب بود. 

- زندان بگرام در پایگاه هوایی بگرام در ولایت پروان افغانستان قرار دارد. زندانی که گفته می‌شود مثل زندان گوانتانامو است. با سقوط کابل و خروج آمریکایی ها، طالبان حاکم افغانستان شدند. طالبان بعد از به قدرت رسیدن، درِ زندان ها را باز کرد تا زندانیان از آنجا خارج شوند، البته برخی زندانیان در زندان جذب داعش شده بودند. در زندان بَگرام علاوه بر زندانیان افغان، افرادی از کشور‌های عربی، پاکستان و لیبی نیز حبس بودند.

روایت از:  عبدالرسول محمدی و زهرا قوامی فر از جلسه دوم دادگاه رسیدگی به اتهامات عاملین حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ(ع)

پایان پیام/ن

منبع: فارس

کلیدواژه: داعش حمله تروریستی به حرم شاهچراغ شاهچراغ حادثه تروریستی عبدالله سعید رئیس دادگاه عضو داعش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۱۶۶۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۲ متهم به قتل در آمل دستگیر و به زندان معرفی شدند

به گزارش خبرگزاری مهر، عباس پوریانی در این خصوص اظهار کرد: طبق تحقیقات انجام شده، متهمین، بامداد روز حادثه وارد ویلایِ شخصیِ مقتول در یکی از روستاهای شهرستان بابلسر شده و مقتول که یک مرد ۵۲ ساله بوده را به قتل رساندند.

وی ادامه داد: متهمان در ادامه مقتول را با خودروی شخصی اش به یکی از مناطق جنگلی آمل منتقل و پس از رها کردن خودروی وی در پرتگاه از محل متواری شدند.

رئیس کل دادگستری مازندران اظهار کرد: پس از کسب خبر، مأمورین پلیس آگاهی با بررسی محل و نحوه سقوط و محل قرار گرفتن جسد متوجه ساختگی بودن تصادف شده و دریافتند محل فوت در مکان دیگری بوده است.

پوریانی افزود: با پیگیری‌های ویژه دادستانی شهرستان آمل و تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی، خودروی متهمین با رصد دقیق اطلاعاتی و استفاده از سامانه‌های پلیس، شناسایی و در عملیات‌های جداگانه دو متهم به قتل و سه نفر دیگر که انگیزه‌های این قتل را فراهم نموده بودند، دستگیر شدند.

وی با بیان اینکه متهمین صراحتاً به بزه انتسابی اقرار کرده‌اند، انگیزه عنوان شده از سوی متهمین را اختلافات خانوادگی و مالی عنوان کرد و افزود: امروز یکی از متهمین به اتهام مباشرت در قتل و متهم دیگر به اتهام معاونت در قتل، با صدور قرار مناسب قانونی به زندان معرفی و جهت ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفتند.

لازم به ذکر است مقتول، ۱۵ سال پیش از دستگاه قضائی منفک شده و سال‌ها به عنوان وکیل رسمی مشغول به فعالیت بوده است.

کد خبر 6089536

دیگر خبرها

  • بازداشت ۳۸ نفر به ظن همکاری با داعش در ترکیه
  • دومین خبر جعلی به‌نام ایسنا طی ۲ ماه اخیر/ نظر صریح ساترا درباره یک سریال
  • نگرانی روسیه درباره تهدیدات گروه‌های تروریستی از افغانستان
  • روایتی از تشابه ماجرای بابک خرمدین با فیلمی که نامش تغییر کرد
  • دو متهم به قتل، در آمل دستگیر و به زندان معرفی شدند
  • ۲ متهم به قتل در آمل دستگیر و به زندان معرفی شدند
  • بهره برداری از دومین دستگاه رادیولوژی بیمارستان خاتم الانبیا (ص) زاهدان
  • طالبان سه کشور همسایه را به حمایت از داعش متهم کرد | همسایه سوم کدام است؟
  • ببینید | روایتی از آنچه در جلسه آغازین دور جدید دادگاه منافقین گذشت
  • افتتاح مرکز امداد اجتماعی در حرم مطهر شاهچراغ (ع)